متن آهنگ امین حبیبی - درد
میدونم خیلی غریبی،میدونم دلت شکسته
میدونم از غم وغصه،خسته ای ، خسته ی خسته
میدونم توی دلامون،چیزی نیست جز غم دوری
ولی چاره ای نداری،جز تحمل و صبوری
خدا بزرگه عزیزم اینجوری بی تابی نکن
بخواب تا آروم بگیری خوابتو بی خوابی نکن
خدابزرگه نفسم غصه نخور گریه نکن
اشکاتو پاک کنو با اشکات ، منو دیوونه نکن
تا میخوام بیام سراغت ، نفسم میگیره از درد
یه صدایی توی قلبم ، زمزمه میکنه برگرد
نمیخوام به خاطر من ، سرزنش بشی یه روزی
به خدا برام عزیزی ، نمیخوام به پام بسوزی
تو تموم زندگیمی ، جز تو هیچکسو ندارم
ولی عشق من نمیخوام ، پا تو زندگیت بزارم
خدا بزرگه عزیزم اینجوری بی تابی نکن
بخواب تا آروم بگیری خوابتو بی خوابی نکن
خدابزرگه نفسم غصه نخور گریه نکن
اشکاتو پاک کنو با اشکات ، منو دیوونه نکن
میدونم از غم وغصه،خسته ای ، خسته ی خسته
میدونم توی دلامون،چیزی نیست جز غم دوری
ولی چاره ای نداری،جز تحمل و صبوری
خدا بزرگه عزیزم اینجوری بی تابی نکن
بخواب تا آروم بگیری خوابتو بی خوابی نکن
خدابزرگه نفسم غصه نخور گریه نکن
اشکاتو پاک کنو با اشکات ، منو دیوونه نکن
تا میخوام بیام سراغت ، نفسم میگیره از درد
یه صدایی توی قلبم ، زمزمه میکنه برگرد
نمیخوام به خاطر من ، سرزنش بشی یه روزی
به خدا برام عزیزی ، نمیخوام به پام بسوزی
تو تموم زندگیمی ، جز تو هیچکسو ندارم
ولی عشق من نمیخوام ، پا تو زندگیت بزارم
خدا بزرگه عزیزم اینجوری بی تابی نکن
بخواب تا آروم بگیری خوابتو بی خوابی نکن
خدابزرگه نفسم غصه نخور گریه نکن
اشکاتو پاک کنو با اشکات ، منو دیوونه نکن