متن آهنگ دنگ شو - خلیج
خلیج رو به گدار و باد سوی کومه روان
نشسته ای به تماشا و من به تو نگران
سوار عیش و هوایی تو جای زل زدنی
به پشت بام جوانی نیوفتی از لبمی
خلیج می بیند که عشق می بازی
و هیچ می ماند نه غم نه همرازی
شبی دل را به تاریکی زدم ز مویت باز می کردم
خلیج پشت سرت پهن و باد جلد تنت
زمان به معجزه آغشته گاه گپ زدنت
سوار عیش و هوایی تو جای زل زدنی
تو شمع خلوت صبحی کلید برق منی
خلیج می بیند که عشق می بازی
و هیچ می ماند نه غم نه همرازی
نه پرده ی ماهور نه شور آوازی
نه تاک انگور و شراب شیرازی
نشسته ای به تماشا و من به تو نگران
سوار عیش و هوایی تو جای زل زدنی
به پشت بام جوانی نیوفتی از لبمی
خلیج می بیند که عشق می بازی
و هیچ می ماند نه غم نه همرازی
شبی دل را به تاریکی زدم ز مویت باز می کردم
خلیج پشت سرت پهن و باد جلد تنت
زمان به معجزه آغشته گاه گپ زدنت
سوار عیش و هوایی تو جای زل زدنی
تو شمع خلوت صبحی کلید برق منی
خلیج می بیند که عشق می بازی
و هیچ می ماند نه غم نه همرازی
نه پرده ی ماهور نه شور آوازی
نه تاک انگور و شراب شیرازی