متن آهنگ کامران مولایی - سکوت
به عشق و عاشقی بی اعتقادی
بهم صد بار گفتی مرگ حقه
تو رفتی حقم و از عشق دادی
من و این گریه ی بی اختیارم
من و بغضی ک بی تو درد میشه
ببین تا لحظه ی مرگم عزیزم
من از دوریت عزادارم همیشه
گفتی بهم ک مرگ حقه قبول کن
میمونه تا ابد حقم ب گردنت
با عاشق چشات اینجوری تا نکن
دنیای من سیاست بی چشمِ روشنه ت
تا وقتی ک همینه روزگارم
تموم لحظه هارو بیقرارم
سکوتت مرگ دنامه ولی مــــــن
ی دنیا با سکوتت حرف دارم
ببین پابندتم با اینکه دوری تو
رفتی از دلم آزاد باشی
با اینکه تا همیشه گریه دارم
عزیزم تا همیشه شاد باشی
گفتی بهم ک مرگ حقه قبول کن
میمونه تا ابد حقم ب گردنت
با عاشق چشات اینجوری تا نکن
دنیای من سیاست بی چشمِ روشنه
بهم صد بار گفتی مرگ حقه
تو رفتی حقم و از عشق دادی
من و این گریه ی بی اختیارم
من و بغضی ک بی تو درد میشه
ببین تا لحظه ی مرگم عزیزم
من از دوریت عزادارم همیشه
گفتی بهم ک مرگ حقه قبول کن
میمونه تا ابد حقم ب گردنت
با عاشق چشات اینجوری تا نکن
دنیای من سیاست بی چشمِ روشنه ت
تا وقتی ک همینه روزگارم
تموم لحظه هارو بیقرارم
سکوتت مرگ دنامه ولی مــــــن
ی دنیا با سکوتت حرف دارم
ببین پابندتم با اینکه دوری تو
رفتی از دلم آزاد باشی
با اینکه تا همیشه گریه دارم
عزیزم تا همیشه شاد باشی
گفتی بهم ک مرگ حقه قبول کن
میمونه تا ابد حقم ب گردنت
با عاشق چشات اینجوری تا نکن
دنیای من سیاست بی چشمِ روشنه