دانلود آهنگ صفیر
جمهور
Download Music Safir
Jomhoor
ترانه سرا: صفیر
آهنگساز: نیما عقیانی
تنظیم کننده: نیما عقیانی
تعداد بازدید: 47
متن آهنگ صفیر - جمهور
[کورس]
گشتم نبود نگرد نیست، رفته
آب شده توو زمین دود شده توو هوا
گشتم نبود نگرد نیست، رفته
کلک نیست، رفته
[ورس یک]
زیر و رو کردم در نیاوردم سر از هیچی
دیدم خبری نیست، ازش اثری نیست
دیر و زود داره برگشتنش یا باید زد قیدشو
مردن یکهو، کِیه که بخوریم یکّه
نه بازاری سکه س، نه آبی نه چشمه ولی
سَر زیر آب میره چون، همه چی خوابیده خب
چی بودیم چی شدیم، چیزی یاد نگرفتیم
به دردمون نمیخورد، بی ریاستش هیچیش
نه همت داشتیم نه علم نه ثروت
خواستیم عزت گفتن این قسمت این حکمت
بی علت منت گذاشتن ذکرم شد کمک
گفتن انتظار بکِش برسه نوبت
این خط این نشون، این تن نیمه جونه
بی سر میشه گور، میوه اش میشه خون
کشیده میشه با رسم شکل ماشه
بیدار شدنمون از مرگ یا اقباله
تغییر، بی چشم انداز
درجاست، دیروز فرداست
تردید، یعنی موندن و رفتن
اون رفت، کندو مونده و شهروند
که بی روحش سرپاست
[کورس]
گشتم نبود نگرد نیست، رفته
آب شده توو زمین دود شده توو هوا
گشتم نبود نگرد نیست، رفته
کلک نیست، رفته
گشتم نبود نگرد نیست، رفته
آب شده توو زمین دود شده توو هوا
گشتم نبود نگرد نیست، رفته
کلک نیست، رفته
[هوک]
جمهوری بی پرچم، ساخته میشه با رفتن
جمهوری بی پرچم، کندوی بی شهرونده
قربونی بی کله اس، الگویی بی مصرف
جمهوری بی پرچم، صلح پوشیده توو هر جنگ
جمهوری بی پرچم، ساخته میشه با رفتن
جمهوری بی پرچم، کندوی بی شهرونده
قربونی بی کله اس، الگویی بی مصرف
جمهوری بی پرچم، صلح پوشیده توو هر جنگ
[بریج]
خودتون رشته کردین؟، خودتونم پنبه کنین
من فقط بریده های نظم رو به هم دوخته بودم
من وایساده بودم، خودتون رفتین
از هم جدا، کُشتین
باهم یکی، کُشتین
بازیگر بازی نمیسازه
بازی رو ساختم، باختین
[ورس دو]
نمی دونم بازی رو می بره کی ها؟
اونی که نشسته ببینه باخت یا اونی که تا
لحظه ی آخر منتظر که خالی بشه دست تا بسازه کاخ
یا اونی که شده سرگرم بازی
مهم نیست کج بشه فرمونشو بره چه راهی
نمیدونم از کِی، این بازی رسمه
رفتن بدون برگشتن از جایی که وارد شک بهش
فقط میدونم بازی توو زمین کسی که فکر میکنه خالق خلقه
کاری میکنه همه از بازی برن باشه جایی به نفعش
پَ چه خوبه که رفته بر هم نگشته
جمهوری کندو ساخته میشه از همین لحظه
هرکی که هستش
کندو کندو کندو کندو کندو، کندوونده
گشتم نبود نگرد نیست، رفته
آب شده توو زمین دود شده توو هوا
گشتم نبود نگرد نیست، رفته
کلک نیست، رفته
[ورس یک]
زیر و رو کردم در نیاوردم سر از هیچی
دیدم خبری نیست، ازش اثری نیست
دیر و زود داره برگشتنش یا باید زد قیدشو
مردن یکهو، کِیه که بخوریم یکّه
نه بازاری سکه س، نه آبی نه چشمه ولی
سَر زیر آب میره چون، همه چی خوابیده خب
چی بودیم چی شدیم، چیزی یاد نگرفتیم
به دردمون نمیخورد، بی ریاستش هیچیش
نه همت داشتیم نه علم نه ثروت
خواستیم عزت گفتن این قسمت این حکمت
بی علت منت گذاشتن ذکرم شد کمک
گفتن انتظار بکِش برسه نوبت
این خط این نشون، این تن نیمه جونه
بی سر میشه گور، میوه اش میشه خون
کشیده میشه با رسم شکل ماشه
بیدار شدنمون از مرگ یا اقباله
تغییر، بی چشم انداز
درجاست، دیروز فرداست
تردید، یعنی موندن و رفتن
اون رفت، کندو مونده و شهروند
که بی روحش سرپاست
[کورس]
گشتم نبود نگرد نیست، رفته
آب شده توو زمین دود شده توو هوا
گشتم نبود نگرد نیست، رفته
کلک نیست، رفته
گشتم نبود نگرد نیست، رفته
آب شده توو زمین دود شده توو هوا
گشتم نبود نگرد نیست، رفته
کلک نیست، رفته
[هوک]
جمهوری بی پرچم، ساخته میشه با رفتن
جمهوری بی پرچم، کندوی بی شهرونده
قربونی بی کله اس، الگویی بی مصرف
جمهوری بی پرچم، صلح پوشیده توو هر جنگ
جمهوری بی پرچم، ساخته میشه با رفتن
جمهوری بی پرچم، کندوی بی شهرونده
قربونی بی کله اس، الگویی بی مصرف
جمهوری بی پرچم، صلح پوشیده توو هر جنگ
[بریج]
خودتون رشته کردین؟، خودتونم پنبه کنین
من فقط بریده های نظم رو به هم دوخته بودم
من وایساده بودم، خودتون رفتین
از هم جدا، کُشتین
باهم یکی، کُشتین
بازیگر بازی نمیسازه
بازی رو ساختم، باختین
[ورس دو]
نمی دونم بازی رو می بره کی ها؟
اونی که نشسته ببینه باخت یا اونی که تا
لحظه ی آخر منتظر که خالی بشه دست تا بسازه کاخ
یا اونی که شده سرگرم بازی
مهم نیست کج بشه فرمونشو بره چه راهی
نمیدونم از کِی، این بازی رسمه
رفتن بدون برگشتن از جایی که وارد شک بهش
فقط میدونم بازی توو زمین کسی که فکر میکنه خالق خلقه
کاری میکنه همه از بازی برن باشه جایی به نفعش
پَ چه خوبه که رفته بر هم نگشته
جمهوری کندو ساخته میشه از همین لحظه
هرکی که هستش
کندو کندو کندو کندو کندو، کندوونده