دانلود آهنگ هایده به نام افسانه هستی
Download Music Hayedeh - Afsaneyeh Hasti
ترانه سرا: هما میر افشار
آهنگساز: آندرانیک
تنظیم کننده: آندرانیک
ناشر: ترانه
تاریخ انتشار: 1402/11/4
تعداد بازدید: 397
متن آهنگ هایده - افسانه هستی
عشق اگه روز ازل در دل دیوانه نبود
تا ابد زیر فلک ناله ی مستانه نبود
نرگس ساقی اگه مستی صد جام نداشت
سر هر کوی و گذر این همه میخانه نبود
من و جام می و دل نقش تو در باده ناب
خلوتی بود که در آن ره بیگانه نبود
کاش آن تب که تو را سوخت مرا سوخته بود
به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود
به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود
تو چرا شمع شدی سوختی ای هستی من
آن زمانی که تو را سایه ی پروانه نبود
من جدا از تو نبودم بخدا در همه عمر
قبله گاه دل من جز تو در این خانه نبود
کاش آن تب که تو را سوخت مرا سوخته بود
به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود
عشق اگه روز ازل در دل دیوانه نبود
تا ابد زیر فلک ناله ی مستانه نبود
نرگس ساقی اگه مستی صد جام نداشت
سر هر کوی و گذر این همه میخانه نبود
من و جام می و دل نقش تو در باده ناب
خلوتی بود که در آن ره بیگانه نبود
کاش آن تب که تو را سوخت مرا سوخته بود
به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود
به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود
تو چرا شمع شدی سوختی ای هستی من
آن زمانی که تو را سایه ی پروانه نبود
من جدا از تو نبودم بخدا در همه عمر
قبله گاه دل من جز تو در این خانه نبود
کاش آن تب که تو را سوخت مرا سوخته بود
به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود
به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود
به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود
تا ابد زیر فلک ناله ی مستانه نبود
نرگس ساقی اگه مستی صد جام نداشت
سر هر کوی و گذر این همه میخانه نبود
من و جام می و دل نقش تو در باده ناب
خلوتی بود که در آن ره بیگانه نبود
کاش آن تب که تو را سوخت مرا سوخته بود
به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود
به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود
تو چرا شمع شدی سوختی ای هستی من
آن زمانی که تو را سایه ی پروانه نبود
من جدا از تو نبودم بخدا در همه عمر
قبله گاه دل من جز تو در این خانه نبود
کاش آن تب که تو را سوخت مرا سوخته بود
به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود
عشق اگه روز ازل در دل دیوانه نبود
تا ابد زیر فلک ناله ی مستانه نبود
نرگس ساقی اگه مستی صد جام نداشت
سر هر کوی و گذر این همه میخانه نبود
من و جام می و دل نقش تو در باده ناب
خلوتی بود که در آن ره بیگانه نبود
کاش آن تب که تو را سوخت مرا سوخته بود
به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود
به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود
تو چرا شمع شدی سوختی ای هستی من
آن زمانی که تو را سایه ی پروانه نبود
من جدا از تو نبودم بخدا در همه عمر
قبله گاه دل من جز تو در این خانه نبود
کاش آن تب که تو را سوخت مرا سوخته بود
به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود
به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود
به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود