دانلود آهنگ امیر عظیمی به نام لیلی
دانلود آهنگ امیر عظیمی به نام لیلی
تاریخ انتشار: 1397/12/19
تعداد بازدید: 5693
متن آهنگ امیر عظیمی - لیلی
لیلی بنشین خاطره ها را رو کن
لب وا کن و با واژه بزن جادو کن
لیلی تو بگو حرف بزن نوبت توست
بعد از منو جان کندن من نوبت توست
دیوانه تر از من که کسی هست کجاست
یک عاشق اینگونه از این دست کجاست
ای شعله به تن خواهر نمرود بگو
دیوانه تر از من که کسی بود بگو
من را بگذار عشق زمین گیر کند
این زخم سراسیمه مرا پیر کند
این پچ پچه ها چیست رهایم بکنید
مردم خبری نیست رهایم بکنید
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند
مردم چه بلا ها به سرم آوردند
در خانه ی من عشق خدایی میکرد
بانوی هنر هنرنمایی میکرد
لیلی تو ندیدی، که چه با من کردند
مردم چه بلا ها به سرم آوردند
در خانه ی من عشق خدایی میکرد
من زیستنم قصه ی مردم شدست
یک تو وسط زندگیم گم شدست
من پای بدی های خودم میمانم
من پای بدی های توام میمانم
من را به گناه بی گناهی کشتی
بانوی شکار اشتباهی کشتی
اینها همه کم لطفیه دنیاست عزیز
این شهر مرا با تو نمیخواست عزیز
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند
مردم چه بلا ها به سرم آوردند
در خانه ی من عشق خدایی میکرد
بانوی هنر هنرنمایی میکرد
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند
مردم چه بلا ها به سرم آوردند
در خانه ی من عشق خدایی میکرد
بانوی هنر هنرنمایی میکرد
دیوانه ام از دست خودم سیر شدم
با هر کسه هم نام تو درگیر شدم
یادش همه جا هست خودش نوش شما
ای ننگ بر او مرگ بر آغوش شما
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند
مردم چه بلا ها به سرم آوردند
در خانه ی من عشق خدایی میکرد
بانوی هنر هنرنمایی میکرد
لیلی تو ندیدی ،که چه با من کردند
مردم چه بلا ها به سرم آوردند
در خانه ی من عشق خدایی میکرد
بانوی هنر هنرنمایی میکرد
لب وا کن و با واژه بزن جادو کن
لیلی تو بگو حرف بزن نوبت توست
بعد از منو جان کندن من نوبت توست
دیوانه تر از من که کسی هست کجاست
یک عاشق اینگونه از این دست کجاست
ای شعله به تن خواهر نمرود بگو
دیوانه تر از من که کسی بود بگو
من را بگذار عشق زمین گیر کند
این زخم سراسیمه مرا پیر کند
این پچ پچه ها چیست رهایم بکنید
مردم خبری نیست رهایم بکنید
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند
مردم چه بلا ها به سرم آوردند
در خانه ی من عشق خدایی میکرد
بانوی هنر هنرنمایی میکرد
لیلی تو ندیدی، که چه با من کردند
مردم چه بلا ها به سرم آوردند
در خانه ی من عشق خدایی میکرد
من زیستنم قصه ی مردم شدست
یک تو وسط زندگیم گم شدست
من پای بدی های خودم میمانم
من پای بدی های توام میمانم
من را به گناه بی گناهی کشتی
بانوی شکار اشتباهی کشتی
اینها همه کم لطفیه دنیاست عزیز
این شهر مرا با تو نمیخواست عزیز
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند
مردم چه بلا ها به سرم آوردند
در خانه ی من عشق خدایی میکرد
بانوی هنر هنرنمایی میکرد
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند
مردم چه بلا ها به سرم آوردند
در خانه ی من عشق خدایی میکرد
بانوی هنر هنرنمایی میکرد
دیوانه ام از دست خودم سیر شدم
با هر کسه هم نام تو درگیر شدم
یادش همه جا هست خودش نوش شما
ای ننگ بر او مرگ بر آغوش شما
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند
مردم چه بلا ها به سرم آوردند
در خانه ی من عشق خدایی میکرد
بانوی هنر هنرنمایی میکرد
لیلی تو ندیدی ،که چه با من کردند
مردم چه بلا ها به سرم آوردند
در خانه ی من عشق خدایی میکرد
بانوی هنر هنرنمایی میکرد