دانلود آهنگ امین حبیبی بنام منو تو
دانلود آهنگ امین حبیبی بنام منو تو
تاریخ انتشار: 1398/2/20
تعداد بازدید: 5657
متن آهنگ امین حبیبی - منو تو
نقطه سر خط اصلا فکرشو نکن
قاب عکستو بشکن و عکسشو پرت کن
هنوز اون غروب شلوغ پنج شنبه رو یادته
با پسر دیدمت گفتی پسر عممه
باشه تا الان چیزی نگفته بودم بهت
تا فهمیدم عشق هنوز تو قلبشه
راستی یادته حلقه ای که برام خریدی
گفتی از دستت هیچوقت درنیار
اما تو چی چرا وابستت شدم
دلو گزاشتم پای چی
من که نداشتم حتی واست وجود خارجی
شاید نبودن من دیگه به صلاحته
خودت گفتی چشم همه پسرا دنبالته
من پر از وسوسه ی عاشقی کردن بود
تو پر از دل دل رسوایی دل کندن بود
من پر از حس قشنگ، بودن کنار تو
تو پر از هوای سرد بی خبر رفتن بود
من پر از حس قشنگ بودن کنار تو
تو پر از هوای سرد بی خبر رفتن بود
سهم تو از من و دل دلم ولی بی من بود
سهم من از تو فقط یه گوشه جون کندن بود
زدمش شکستمش کندم و انداختم دور
حیوونی خسته دلم تو راه برگشتن بود
زدمش شکستمش کندم و انداختم دور
حیوونی خسته دلم تو راه برگشتن بود
این من و ماه و شب و دشت اقاقیهامون
این تو و شعر و غم و قصه ی بی فردامون
این من و یاد تو و چشمای لبریز از اشک
این تو و شرم نگاه و ،لکنت حرفامون
این من و شوق رسیدن با تو به آسمون
این تو و رفتن به یه سرزمین بی نشون
این من و سادگی و عشقی که اندازه نداشت
این تو و تنها گذاشتن من بی همزبون
قاب عکستو بشکن و عکسشو پرت کن
هنوز اون غروب شلوغ پنج شنبه رو یادته
با پسر دیدمت گفتی پسر عممه
باشه تا الان چیزی نگفته بودم بهت
تا فهمیدم عشق هنوز تو قلبشه
راستی یادته حلقه ای که برام خریدی
گفتی از دستت هیچوقت درنیار
اما تو چی چرا وابستت شدم
دلو گزاشتم پای چی
من که نداشتم حتی واست وجود خارجی
شاید نبودن من دیگه به صلاحته
خودت گفتی چشم همه پسرا دنبالته
من پر از وسوسه ی عاشقی کردن بود
تو پر از دل دل رسوایی دل کندن بود
من پر از حس قشنگ، بودن کنار تو
تو پر از هوای سرد بی خبر رفتن بود
من پر از حس قشنگ بودن کنار تو
تو پر از هوای سرد بی خبر رفتن بود
سهم تو از من و دل دلم ولی بی من بود
سهم من از تو فقط یه گوشه جون کندن بود
زدمش شکستمش کندم و انداختم دور
حیوونی خسته دلم تو راه برگشتن بود
زدمش شکستمش کندم و انداختم دور
حیوونی خسته دلم تو راه برگشتن بود
این من و ماه و شب و دشت اقاقیهامون
این تو و شعر و غم و قصه ی بی فردامون
این من و یاد تو و چشمای لبریز از اشک
این تو و شرم نگاه و ،لکنت حرفامون
این من و شوق رسیدن با تو به آسمون
این تو و رفتن به یه سرزمین بی نشون
این من و سادگی و عشقی که اندازه نداشت
این تو و تنها گذاشتن من بی همزبون