دانلود آهنگ بیژن مرتضوی
عکس توعه
Download Music Bijan Mortazavi
Akse Toe
تاریخ انتشار: 1398/2/31
تعداد بازدید: 8358
متن آهنگ بیژن مرتضوی - عکس توعه
رخ دادن عریان تو، کنار ناگهانگی، یه اتفاق ساده نیست
شوق نفس کشیدنه وسوسهی سرخ تماشا کردنه
این همه زیباشدگی، کشف به خود رسیدنه
تکون نخور یه لحظهی دیگه توی رفتن بمون
تا این نفس بریده گی حک بشه روی خاطره
کنار دلواپسی تقویم، لبخندی بزن
که دل دل و دل شوره از اینده ی رویا بره
عکس تو رو اخ اگه می شد، می تونستم بگیرم
طعم غزل پاره می داد، لبام از بوسیدنش
گذشته پرپر میشد از گذشتن از این حادثه
اینده اینده میشد، به اشتیاق دیدنش
اخ، اگه میشد عکسی از تو می گرفتم، رو به من
از همهی فاصلهها جهان همین جایی می شد
از هرم اتیشبازی تصویر عریانی تو،
می مرد مرگ و زندهگی مرور زیبایی می شد
تا تو به جانب جهان، اغوش تو وا می کنی
خورشیدای منتظر، تک تک به سمت من میان
ترانههای گم شده، سمفونیای ناتموم
دوبارهگی میکنن و یه فرصت تازه می خوان
الان که عریان رد می شی از اینه و مگنلیا
می میرم از زیبایی و دوباره به دنیا میام
تا من همیشهگی کنم این شعر دلبرانهرو
کاشکی زمان گم میشد و ایکاش یه دوربین بود باهام
عکس تو رو، اخ اگه می شد، می تونستم، بگیرم
طعم غزل پاره می داد، لبام از بوسیدنش
گذشته پرپر میشد از گذشتن از این حادثه
اینده اینده میشد، به اشتیاق دیدنش
شوق نفس کشیدنه وسوسهی سرخ تماشا کردنه
این همه زیباشدگی، کشف به خود رسیدنه
تکون نخور یه لحظهی دیگه توی رفتن بمون
تا این نفس بریده گی حک بشه روی خاطره
کنار دلواپسی تقویم، لبخندی بزن
که دل دل و دل شوره از اینده ی رویا بره
عکس تو رو اخ اگه می شد، می تونستم بگیرم
طعم غزل پاره می داد، لبام از بوسیدنش
گذشته پرپر میشد از گذشتن از این حادثه
اینده اینده میشد، به اشتیاق دیدنش
اخ، اگه میشد عکسی از تو می گرفتم، رو به من
از همهی فاصلهها جهان همین جایی می شد
از هرم اتیشبازی تصویر عریانی تو،
می مرد مرگ و زندهگی مرور زیبایی می شد
تا تو به جانب جهان، اغوش تو وا می کنی
خورشیدای منتظر، تک تک به سمت من میان
ترانههای گم شده، سمفونیای ناتموم
دوبارهگی میکنن و یه فرصت تازه می خوان
الان که عریان رد می شی از اینه و مگنلیا
می میرم از زیبایی و دوباره به دنیا میام
تا من همیشهگی کنم این شعر دلبرانهرو
کاشکی زمان گم میشد و ایکاش یه دوربین بود باهام
عکس تو رو، اخ اگه می شد، می تونستم، بگیرم
طعم غزل پاره می داد، لبام از بوسیدنش
گذشته پرپر میشد از گذشتن از این حادثه
اینده اینده میشد، به اشتیاق دیدنش