دانلود آهنگ محمد بی باک به نام فرجام
Download Music Mohammad Bibak - Farjam
تاریخ انتشار: 1396/12/15
تعداد بازدید: 19294
متن آهنگ محمد بی باک - فرجام
میدونستم به چیزی که پدر میخواد سخته برسم
وقتی ادبیاتم بهتر بود از درس هندسم
میگفتم وقت نشستن باید بلند بشیم
میگفتن با تمسخر میری سمت هنر که چی
حرفشون تاثیری نذاشت گرچه تعریفی نداشت در آمدش
من نداشتم اصلا تردیدی براش
با اینکه هدفای واضح برام تار بودن فقط
دورم فکر گل بودن اونا که خار بودن عدم
فقط ترس و تهدید شد از این اخبار دور پر
یه حس گفت نه بار زمین خوردی ده بار بلند شو
از تو ضعفم کردم کلماتو پره نیرو من
تو مرداب رشد کردم مثه گل نیلوفر
من نتونستم اینارو هضم کنم
میخوان جهانبینیمو از ذهنت حذف کنن
فکر میکنن میبندن اینطوری دروازه رشد
با حذف یه پرنده مگه میشه پروازو کشت
بمون باز،بمون باز،تو تنها امیدی فردا
بخون بام،بخون بام،تو مرهمی واسه دردا
همه میگن یه قصه ست تا شک کنن به حسم
من هر تلاشی میکنم به آرزوم برسم
ولی شدن یه ردی روم
از هرچی خواستم هرکی بود
گشتم من نگرد نبود
رفیق که نه فقط حسود
کنار گذاشتم شکو من حقیقت راجبم
شب که رفت سپیده شد این آسمون لاجورد
کنار گذاشتم صدتا حرف صدتا تهمت هر طرف
که تا نشده بر طرف یه مدت باید رفت که رفت
فهمیدم که باید رفت از اینجا به سرعتی
اونجا که فراموش بشی همونجا تو غربتی
فهمیدم که باید سریع قلم رو برداشت
قدم رو برداشت باید هدف تو سر داشت
تو این دریا کوچیک ترین قایشم
میرم برسم به جایی که لایقشم
چون به اندازه همه یه جا هست تو مسیره
سربازی که میرسه اون ته وزیره
بمون باز،بمون باز،تو تنها امیدی فردا
بخون بام،بخون بام،تو مرهمی واسه دردا
همیشه نگران مقصدم
ولی از یه جایی به بعد
فهمیدم باید از مسیرم لذت ببرم
از الان فهمیدم چه نگران باشم چه نباشم
اتفاقا میوفتن
درست بری به مقصدم میرسی
اینا آرزوی ترسای من بود تو اینهمه سال
مرسی گوش کردین
وقتی ادبیاتم بهتر بود از درس هندسم
میگفتم وقت نشستن باید بلند بشیم
میگفتن با تمسخر میری سمت هنر که چی
حرفشون تاثیری نذاشت گرچه تعریفی نداشت در آمدش
من نداشتم اصلا تردیدی براش
با اینکه هدفای واضح برام تار بودن فقط
دورم فکر گل بودن اونا که خار بودن عدم
فقط ترس و تهدید شد از این اخبار دور پر
یه حس گفت نه بار زمین خوردی ده بار بلند شو
از تو ضعفم کردم کلماتو پره نیرو من
تو مرداب رشد کردم مثه گل نیلوفر
من نتونستم اینارو هضم کنم
میخوان جهانبینیمو از ذهنت حذف کنن
فکر میکنن میبندن اینطوری دروازه رشد
با حذف یه پرنده مگه میشه پروازو کشت
بمون باز،بمون باز،تو تنها امیدی فردا
بخون بام،بخون بام،تو مرهمی واسه دردا
همه میگن یه قصه ست تا شک کنن به حسم
من هر تلاشی میکنم به آرزوم برسم
ولی شدن یه ردی روم
از هرچی خواستم هرکی بود
گشتم من نگرد نبود
رفیق که نه فقط حسود
کنار گذاشتم شکو من حقیقت راجبم
شب که رفت سپیده شد این آسمون لاجورد
کنار گذاشتم صدتا حرف صدتا تهمت هر طرف
که تا نشده بر طرف یه مدت باید رفت که رفت
فهمیدم که باید رفت از اینجا به سرعتی
اونجا که فراموش بشی همونجا تو غربتی
فهمیدم که باید سریع قلم رو برداشت
قدم رو برداشت باید هدف تو سر داشت
تو این دریا کوچیک ترین قایشم
میرم برسم به جایی که لایقشم
چون به اندازه همه یه جا هست تو مسیره
سربازی که میرسه اون ته وزیره
بمون باز،بمون باز،تو تنها امیدی فردا
بخون بام،بخون بام،تو مرهمی واسه دردا
همیشه نگران مقصدم
ولی از یه جایی به بعد
فهمیدم باید از مسیرم لذت ببرم
از الان فهمیدم چه نگران باشم چه نباشم
اتفاقا میوفتن
درست بری به مقصدم میرسی
اینا آرزوی ترسای من بود تو اینهمه سال
مرسی گوش کردین