دانلود آهنگ رضا یزدانی به نام کارتن خواب
دانلود آهنگ رضا یزدانی به نام کارتن خواب
ترانه سرا: مهدی ایوبی
آهنگساز: رضا یزدانی
تنظیم کننده: بهروز پایگان
تاریخ انتشار: 1397/9/14
تعداد بازدید: 10663
متن آهنگ رضا یزدانی - کارتن خواب
از بس رو کارتن،خوابیده
از تخت میترسه
ازعابرای ظاهرا،خوشبخت میترسه
از کوچه از تنهایی از
هرچی تو دنیاشه
از گربه های گشنه،حتی سخت میترسه
چند ساله از
هیچکس دلش پر نیست
چند ساله از چیزی نمیرنجه
هر روز تو رویاهاش پی نقشه
هر شب تو آشغالا پی گنجه
چند ساله که تاریکو کم حرفه
چند وقته که خالی از احساسه
چند ساله چیزی رو نمیبینه
جز برق سکه تو شب کاسه
از بس رو کارتن خوابیده
از تخت میترسه
ازعابرای ظاهرا،خوشبخت میترسه
از کوچه از تنهایی از
هرچی تو دنیاشه
از گربه های گشنه،حتی سخت میترسه
بارون با بغضش،همنفس میشه
وقتی که جوب
از گریه سر میره
از عابرا،تصویر میگیره
عمرش همینجوری هدر میره
دنیا براش،جای قشنگی نیست
دنیا براش تلخو نفس گیره
چند ساله که
از تنهایی خسته ست
چند ساله که از گشنگی سیره
با برفی که
چند وقته بی وقفه
روی موهاش میشینه میسازه
از پیت های خالیو روزنامه
تو رویاش شومینه میسازه
زل میزنه به آسمون گاهی
سقفش چقدر،از بسترش دوره
راه رفتن آسون نیست
واسه مردی که عابرا
فکر میکنن کوره
از بس رو کارتن خوابیده
از تخت میترسه
از عابرای ظاهرا،خوشبخت میترسه
از کوچه از تنهایی از
هرچی تو دنیاشه
از گربه های گشنه،حتی سخت میترسه
از بس رو کارتن خوابیده
از تخت میترسه
از عابرای ظاهرا،خوشبخت میترسه
از کوچه از تنهایی از
هرچی تو دنیاشه
از گربه های گشنه،حتی سخت میترسه
از تخت میترسه
ازعابرای ظاهرا،خوشبخت میترسه
از کوچه از تنهایی از
هرچی تو دنیاشه
از گربه های گشنه،حتی سخت میترسه
چند ساله از
هیچکس دلش پر نیست
چند ساله از چیزی نمیرنجه
هر روز تو رویاهاش پی نقشه
هر شب تو آشغالا پی گنجه
چند ساله که تاریکو کم حرفه
چند وقته که خالی از احساسه
چند ساله چیزی رو نمیبینه
جز برق سکه تو شب کاسه
از بس رو کارتن خوابیده
از تخت میترسه
ازعابرای ظاهرا،خوشبخت میترسه
از کوچه از تنهایی از
هرچی تو دنیاشه
از گربه های گشنه،حتی سخت میترسه
بارون با بغضش،همنفس میشه
وقتی که جوب
از گریه سر میره
از عابرا،تصویر میگیره
عمرش همینجوری هدر میره
دنیا براش،جای قشنگی نیست
دنیا براش تلخو نفس گیره
چند ساله که
از تنهایی خسته ست
چند ساله که از گشنگی سیره
با برفی که
چند وقته بی وقفه
روی موهاش میشینه میسازه
از پیت های خالیو روزنامه
تو رویاش شومینه میسازه
زل میزنه به آسمون گاهی
سقفش چقدر،از بسترش دوره
راه رفتن آسون نیست
واسه مردی که عابرا
فکر میکنن کوره
از بس رو کارتن خوابیده
از تخت میترسه
از عابرای ظاهرا،خوشبخت میترسه
از کوچه از تنهایی از
هرچی تو دنیاشه
از گربه های گشنه،حتی سخت میترسه
از بس رو کارتن خوابیده
از تخت میترسه
از عابرای ظاهرا،خوشبخت میترسه
از کوچه از تنهایی از
هرچی تو دنیاشه
از گربه های گشنه،حتی سخت میترسه