دانلود آهنگ سعید شهروز به نام ننه خورشید
دانلود آهنگ سعید شهروز به نام ننه خورشید
تاریخ انتشار: 1397/12/12
تعداد بازدید: 8095
متن آهنگ سعید شهروز - ننه خورشید
ننه خورشید یه پسرداشت کاکلش رنگ طلا بود
چشماش از پولک آبی حنجرش پر از صدا بود
ننه شب یه دخترک داشت پوستش از حریرمهتاب
تو چشاش صد تا ستاره گیساش از ابریشم ناب
ابریشم ناب ابریشم ناب
دنبال دختر شب بود پسر عاشق خورشید
اما تو گردش تقدیر اون و یک لحظه نمی دید
گاهی میزد زیر آواز وقتی که تنها می موندش
رو به تاریکیه جاده ،با چشای باز می خوندش
هر جای قصه که باشی دلم از تو دور نمیشه
تنها جای امن دیدار وعده گاه گرگ و میشه
آی گرگ و میشه آی گرگ و میشه
دختر شب قصه هاشو تو دل خودش می خوندش
تا سپیده گوش به زنگ صدای پسر می موندش
ننه شب میگه صدای دخترش یه جرم زشته
همیشه قصه نورو دستای سایه نوشته
اما عمر قفل و زنجیر از قدیما بی دومه
وقتی دخترک می خونه کار تاریکی تمومه
دختر ساکت قصه حرفاشو یه روز می خونه
صداش و به گوش خورشید، می رسونه می رسونه
آی می رسونه آی می رسونه
می خونه مرد طلایی دلم از تو دور نمیشه
همه ی عمر من و تو بعد از این تو گرگ و میشه
آی گرگ و میشه آی گرگ و میشه
ننه خورشید یه پسرداشت کاکلش رنگ طلا بود
چشماش از پولک آبی حنجرش پر از صدا بود
ننه شب یه دخترک داشت پوستش از حریرمهتاب
تو چشاش صد تا ستاره گیساش از ابریشم ناب
ابریشم ناب ابریشم ناب
دنبال دختر شب بود پسر عاشق خورشید
اما تو گردش تقدیر اون و یک لحظه نمی دید
گاهی میزد زیر آواز وقتی که تنها می موندش
رو به تاریکیه جاده با چشای باز می خوندش
چشماش از پولک آبی حنجرش پر از صدا بود
ننه شب یه دخترک داشت پوستش از حریرمهتاب
تو چشاش صد تا ستاره گیساش از ابریشم ناب
ابریشم ناب ابریشم ناب
دنبال دختر شب بود پسر عاشق خورشید
اما تو گردش تقدیر اون و یک لحظه نمی دید
گاهی میزد زیر آواز وقتی که تنها می موندش
رو به تاریکیه جاده ،با چشای باز می خوندش
هر جای قصه که باشی دلم از تو دور نمیشه
تنها جای امن دیدار وعده گاه گرگ و میشه
آی گرگ و میشه آی گرگ و میشه
دختر شب قصه هاشو تو دل خودش می خوندش
تا سپیده گوش به زنگ صدای پسر می موندش
ننه شب میگه صدای دخترش یه جرم زشته
همیشه قصه نورو دستای سایه نوشته
اما عمر قفل و زنجیر از قدیما بی دومه
وقتی دخترک می خونه کار تاریکی تمومه
دختر ساکت قصه حرفاشو یه روز می خونه
صداش و به گوش خورشید، می رسونه می رسونه
آی می رسونه آی می رسونه
می خونه مرد طلایی دلم از تو دور نمیشه
همه ی عمر من و تو بعد از این تو گرگ و میشه
آی گرگ و میشه آی گرگ و میشه
ننه خورشید یه پسرداشت کاکلش رنگ طلا بود
چشماش از پولک آبی حنجرش پر از صدا بود
ننه شب یه دخترک داشت پوستش از حریرمهتاب
تو چشاش صد تا ستاره گیساش از ابریشم ناب
ابریشم ناب ابریشم ناب
دنبال دختر شب بود پسر عاشق خورشید
اما تو گردش تقدیر اون و یک لحظه نمی دید
گاهی میزد زیر آواز وقتی که تنها می موندش
رو به تاریکیه جاده با چشای باز می خوندش