دانلود آهنگ سینا حجازی
نشدیم
Download Music Sina Hejazi
Nashodim
تاریخ انتشار: 1398/2/25
تعداد بازدید: 5670
متن آهنگ سینا حجازی - نشدیم
من یه خندم که میخونم ،من یه دیوونم که میدونم
من صدای گریه ی نسلی شدم که داره میخنده و داغونه
اینقدر اشک واسه نداشته هاش ریخته که عاشق ترنم بارونه
بخند بازم بخند بازم بخند با خنده هات از غصمون کم شه
نمیدونم با این خبر ،شاید این روزگار وحشی آدم شه
بخند بازم بخند بازم بخند با خنده هات از غصمون کم شه
نمیدونم با این خبر ،شاید این روزگار وحشی آدم شه
نسل من با لگد پدر از خواب پرید
اما باز روز پدر رفتو جوراب خرید
نسلی که سیلی خورد از همه معلماش
اما هیشکی رنگ اشکاشو ندید
ما که بنگی نشدیم سیخو سنگی نشدیم
حال ما خوبه همه ما مفنگی نشدیم
نسل من عاشق پوسترای رنگی بودو
خواب میدید واسش هدیه ی ساز آوردن
یکی جفت پا میپرید تو رویات
پاشو اسکل کپسول گاز آوردن
چه میشه کرد دنیا رو ،هی داریم خالی میبندیم
با چش باز اشک میریزیم با چش بسته میخندیم
بخند بازم بخند بازم بخند با خنده هات از غصمون کم شه
نمیدونم با این خبر شاید این روزگار وحشی آدم شه
بخند بازم بخند بازم بخند با خنده هات از غصمون کم شه
نمیدونم با این خبر شاید این روزگار وحشی آدم شه
یادمون داده بودن دخترا بادکنکن
هیشکی یادمون نداد که چرا میترکن
یادمون داده بودن پسرا شیرن
کسی یادمون نداد چرا دلگیرن
زیر درخت آلبالو شادیمونو گم کردیم
گریه به حال خودمون خنده به مردم کردیم
عمو زنجیر باف چشامونو میبندیم
تو پشت کوه بنداز ما بازم میخندیم
بخند بخند بازم بخند بازم بخند با خنده هات از غصمون کم شه
نمیدونم با این خبر ،شاید این روزگار وحشی آدم شه
بخند بازم بخند بازم بخند با خنده هات از غصمون کم شه
نمیدونم با این خبر ،شاید این روزگار وحشی آدم شه
من صدای گریه ی نسلی شدم که داره میخنده و داغونه
اینقدر اشک واسه نداشته هاش ریخته که عاشق ترنم بارونه
بخند بازم بخند بازم بخند با خنده هات از غصمون کم شه
نمیدونم با این خبر ،شاید این روزگار وحشی آدم شه
بخند بازم بخند بازم بخند با خنده هات از غصمون کم شه
نمیدونم با این خبر ،شاید این روزگار وحشی آدم شه
نسل من با لگد پدر از خواب پرید
اما باز روز پدر رفتو جوراب خرید
نسلی که سیلی خورد از همه معلماش
اما هیشکی رنگ اشکاشو ندید
ما که بنگی نشدیم سیخو سنگی نشدیم
حال ما خوبه همه ما مفنگی نشدیم
نسل من عاشق پوسترای رنگی بودو
خواب میدید واسش هدیه ی ساز آوردن
یکی جفت پا میپرید تو رویات
پاشو اسکل کپسول گاز آوردن
چه میشه کرد دنیا رو ،هی داریم خالی میبندیم
با چش باز اشک میریزیم با چش بسته میخندیم
بخند بازم بخند بازم بخند با خنده هات از غصمون کم شه
نمیدونم با این خبر شاید این روزگار وحشی آدم شه
بخند بازم بخند بازم بخند با خنده هات از غصمون کم شه
نمیدونم با این خبر شاید این روزگار وحشی آدم شه
یادمون داده بودن دخترا بادکنکن
هیشکی یادمون نداد که چرا میترکن
یادمون داده بودن پسرا شیرن
کسی یادمون نداد چرا دلگیرن
زیر درخت آلبالو شادیمونو گم کردیم
گریه به حال خودمون خنده به مردم کردیم
عمو زنجیر باف چشامونو میبندیم
تو پشت کوه بنداز ما بازم میخندیم
بخند بخند بازم بخند بازم بخند با خنده هات از غصمون کم شه
نمیدونم با این خبر ،شاید این روزگار وحشی آدم شه
بخند بازم بخند بازم بخند با خنده هات از غصمون کم شه
نمیدونم با این خبر ،شاید این روزگار وحشی آدم شه