دانلود آهنگ فاتح نورایی به نام سفر و قلندر
دانلود آهنگ فاتح نورایی به نام سفر و قلندر
تاریخ انتشار: 1397/12/25
تعداد بازدید: 28680
متن آهنگ فاتح نورایی - سفر و قلندر
سفر کردم که از یادم بری دیدم نمیشه
آخه عشق یه عاشق با ندین کم نمیشه
درد دور از تو موندن یه بی بال پرم کرد
نرفت از یاد من عشق سفر عاشقترم کرد
هنوز پیشمرگتم من بمیرم تا نمیری
خوشم با خاطراتت اینو از من نگیری
هنوز پیشمرگتم من بمیرم تا نمیری
خوشم با خاطراتت اینو از من نگیری
دلم چون ابرو بارون به جز اسم تو نشنید
تو مهتاب شبونه فقط چشمام تو رو دید
نشو با من غریبه مث نامهربونا
بلا دوره چشمات زمینو و آسمونها
میخوام برگردم اما میترسم
میترسم بگی حرفی نمونده
بگی عشقی نمونده میترسم بری تنها بمونم
هنوز پیشمرگتم من بمیرم تا نمیری
خوشم با خاطراتت اینو از من نگیری
هنوز پیشمرگتم من، بمیرم تا نمیری
خوشم با خاطراتت اینو از من نگیری
باورم کم کرده ای بهترین اما تو باور کن مرا
اما تو باور کن مرا
زورقی بر موج دریا باش و گه یار و یار کن مرا
یار و یار کن مرا
سربلند کن ماه من شو غرق حیرت کن مرا
عاشقم من پیش مردم دست عبرت کن مرا
سربلند کن ماه من شو غرق حیرت کن مرا
عاشقم من پیش مردم ،دست عبرت کن مرا
دو چشم عاشقت دردیست
که بر جان من افتاده اس
بناز این قلندر هنوز از پا نیوفتاده ست
هنوز از پا نیوفتاده ست
پریشان خاطران آواره در صحرای گیسوت
هزاران شهر خراب افتاده در کنج سر مویت
من از سمت سپاه عشق آسان آمدم سویت
که قدیسم خجالت میکشد ماه از گل رویت
ماه از گل رویت
آخه عشق یه عاشق با ندین کم نمیشه
درد دور از تو موندن یه بی بال پرم کرد
نرفت از یاد من عشق سفر عاشقترم کرد
هنوز پیشمرگتم من بمیرم تا نمیری
خوشم با خاطراتت اینو از من نگیری
هنوز پیشمرگتم من بمیرم تا نمیری
خوشم با خاطراتت اینو از من نگیری
دلم چون ابرو بارون به جز اسم تو نشنید
تو مهتاب شبونه فقط چشمام تو رو دید
نشو با من غریبه مث نامهربونا
بلا دوره چشمات زمینو و آسمونها
میخوام برگردم اما میترسم
میترسم بگی حرفی نمونده
بگی عشقی نمونده میترسم بری تنها بمونم
هنوز پیشمرگتم من بمیرم تا نمیری
خوشم با خاطراتت اینو از من نگیری
هنوز پیشمرگتم من، بمیرم تا نمیری
خوشم با خاطراتت اینو از من نگیری
باورم کم کرده ای بهترین اما تو باور کن مرا
اما تو باور کن مرا
زورقی بر موج دریا باش و گه یار و یار کن مرا
یار و یار کن مرا
سربلند کن ماه من شو غرق حیرت کن مرا
عاشقم من پیش مردم دست عبرت کن مرا
سربلند کن ماه من شو غرق حیرت کن مرا
عاشقم من پیش مردم ،دست عبرت کن مرا
دو چشم عاشقت دردیست
که بر جان من افتاده اس
بناز این قلندر هنوز از پا نیوفتاده ست
هنوز از پا نیوفتاده ست
پریشان خاطران آواره در صحرای گیسوت
هزاران شهر خراب افتاده در کنج سر مویت
من از سمت سپاه عشق آسان آمدم سویت
که قدیسم خجالت میکشد ماه از گل رویت
ماه از گل رویت