دانلود آهنگ فریدون آسرایی
سرباز آخر

دیر آمدی ای جان عاشق،این چترو بارانی عظیم باد
ای تكه تكه روح معصوم ای تار و پود رفته از یاد

دیر آمدی تا قد كشیدم،با خاطراتی از تو در سر
دیر آمدی از باد و باران دیر آمدی سرباز آخر

پنهان شدی در خاك شاید،خاك از تن تو جان بگیرد
تا دشت تتنها باشد و ابر دلشوره ی باران بگیرد

امروز دست آشنایی بیرون كشید از عمر خاكت
كم كم به یاد خاك آمد،انگشتر و مهر و پلاكت

دیر آمدی ای جان عاشق این چترو بارانی عظیم باد
ای تكه تكه روح معصوم،ای تار و پود رفته از یاد

در شهر میپیچد دوباره،بوی گلاب و اشك و شیون
تا شیشه ی عطر تنت را از خاك بیرون میكشم من

این ریشه های مانده در خاك،دلشوره ی طوفان ندارند
پایان این افسانه ها كو افسانه ها پایان ندارند