دانلود آهنگ محسن یگانه و محسن چاوشی
خودکشی
Download Music Mohsen Yeganeh & Mohsen Chavoshi
Khod Koshi
تاریخ انتشار: 1398/2/7
تعداد بازدید: 108576
متن آهنگ محسن یگانه و محسن چاوشی - خودکشی
به تو گفتم قبل رفتنت اگه نباشی یک روز
کاری با دنیا ندارم
به تو گفتم خودم و میکشم و پر میزنم تو آسمونا
بگو گفتم یا نگفتم بگو گفتم یا نگفتم
به تو گفتم زنده ام با نفس خیال چشمات
چشاتم تنهام گذاشتن
حالا من موندم و تیغ و رگ دستو و عکس پاره تو و من
بگو گفتم یا نگفتم بگو گفتم یا نگفتم
مگه بت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا روزگار من بعد سفر کردن، تو طناب داره
تیغو میشکم تیغو رو رگهام میپاشه خونم رو عکسات
نتونست سدی بسازه رنگ چشمات سیل اشکات
به تو گفتم قبل رفتنت اگه نباشی یک روز
کاری با دنیا ندارم
به تو گفتم خودم و میکشم و پر، میزنم تو آسمونا
بگو گفتم یا نگفتم بگو گفتم یا نگفتم
به تو گفتم زنده ام با نفس خیال چشمات
چشاتم تنهام گذاشتن
حالا من موندم و تیغ و رگ دستو و عکس پاره تو و من
بگو گفتم یا نگفتم بگو گفتم یا نگفتم
مگه بت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا روزگار من بعد سفر کردن تو طناب داره
تیغو میشکم تیغو رو رگهام میپاشه خونم رو عکسا
نتونست سدی بسازه رنگ چشمات سیل اشکات
مگه بت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا روزگار من بعد سفر کردن تو طناب داره
تیغو میشکم تیغو رو رگهام میپاشه خونم رو عکسات
نتونست سدی بسازه رنگ چشمات سیل اشکات
مگه بت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا روزگار من بعد سفر کردن تو طناب داره
تیغو میشکم تیغو رو رگهام میپاشه خونم رو عکسات
نتونست سدی بسازه رنگ چشمات سیل اشکات
کاری با دنیا ندارم
به تو گفتم خودم و میکشم و پر میزنم تو آسمونا
بگو گفتم یا نگفتم بگو گفتم یا نگفتم
به تو گفتم زنده ام با نفس خیال چشمات
چشاتم تنهام گذاشتن
حالا من موندم و تیغ و رگ دستو و عکس پاره تو و من
بگو گفتم یا نگفتم بگو گفتم یا نگفتم
مگه بت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا روزگار من بعد سفر کردن، تو طناب داره
تیغو میشکم تیغو رو رگهام میپاشه خونم رو عکسات
نتونست سدی بسازه رنگ چشمات سیل اشکات
به تو گفتم قبل رفتنت اگه نباشی یک روز
کاری با دنیا ندارم
به تو گفتم خودم و میکشم و پر، میزنم تو آسمونا
بگو گفتم یا نگفتم بگو گفتم یا نگفتم
به تو گفتم زنده ام با نفس خیال چشمات
چشاتم تنهام گذاشتن
حالا من موندم و تیغ و رگ دستو و عکس پاره تو و من
بگو گفتم یا نگفتم بگو گفتم یا نگفتم
مگه بت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا روزگار من بعد سفر کردن تو طناب داره
تیغو میشکم تیغو رو رگهام میپاشه خونم رو عکسا
نتونست سدی بسازه رنگ چشمات سیل اشکات
مگه بت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا روزگار من بعد سفر کردن تو طناب داره
تیغو میشکم تیغو رو رگهام میپاشه خونم رو عکسات
نتونست سدی بسازه رنگ چشمات سیل اشکات
مگه بت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا روزگار من بعد سفر کردن تو طناب داره
تیغو میشکم تیغو رو رگهام میپاشه خونم رو عکسات
نتونست سدی بسازه رنگ چشمات سیل اشکات