دانلود آهنگ محمد اصفهانی به نام سلسله جنون
دانلود آهنگ محمد اصفهانی به نام سلسله جنون
آهنگساز: محمد علی چاوشی
تنظیم کننده: کامبیز روشنروان
ناشر: کامبیز روشنروان
تاریخ انتشار: 1397/8/29
تعداد بازدید: 7853
متن آهنگ محمد اصفهانی - سلسله جنون
چه كنم اي ماه تابان
زغمت درشام هجران
چه كنم زغمت چون سازم
شده بسته ره پروازم
چه شود به برم بازآيي
پر و بال دلم بگشايي
شب همه شب
در تاب و تبم
آمده، بي تو
جان به لبم
مهرت به جانم زد شرر
شد شعله ور درونم
چون حلقه حلقه
زلف تو سلسله جنونم
ز ازل بر عشقت زادم
ز فراقت در فريادم
تو بيا اي يار ديرين
ببرم چون جان شيرين
مده چون زلفت بر بادم
به هواي تو چون فرهادم
شب همه شب
شد نغمه گري
كار مـن و مرغ سحري
مهرت به جانم زد شرر
شد شعله ور درونم
چون حلقه حلقه
زلف تو سلسله جنونم
نه صبوري در دل مارا
نه پيامي از تـو يارا
شده دل پابست مويت
نرود به رهي جز كويت
چه شود از روي ياري
ز دل تنگم ياد آري
درشب هجران ماه مني
ليلي مجنون خواه مني
مهرت به جانم زد شرر
شد شعله ور درونم
چون حلقه حلقه
زلف تو سلسله جنونم
چه كنم اي ماه تابان
زغمت درشام هجران
چه كنم زغمت چون سازم
شده بسته ره پروازم
چه شود بـه برم بازآيي
پر و بال دلم بگشايي
شب همه شب
در تاب و تبم
آمده بي تو جان به لبم
مهرت به جانم زد شرر
شد شعله ور درونم
چون حلقه حلقه
زلف تو سلسله جنونم
در بوستان شادی
هركس به چيدن گل
آن گل كه نشكنندش
در بوستان من کو
در بوستان من کو
من مهربان ندارم
نامهربان من کو
نامهربان من کو
جانان من سفر كرد
با او برفت، جانم
باز آمدن از ايشان
پيداست آن من كو
پيداست آن من كو
من مهربان ندارم
نامهربان من کو
نامهربان من کو
زغمت درشام هجران
چه كنم زغمت چون سازم
شده بسته ره پروازم
چه شود به برم بازآيي
پر و بال دلم بگشايي
شب همه شب
در تاب و تبم
آمده، بي تو
جان به لبم
مهرت به جانم زد شرر
شد شعله ور درونم
چون حلقه حلقه
زلف تو سلسله جنونم
ز ازل بر عشقت زادم
ز فراقت در فريادم
تو بيا اي يار ديرين
ببرم چون جان شيرين
مده چون زلفت بر بادم
به هواي تو چون فرهادم
شب همه شب
شد نغمه گري
كار مـن و مرغ سحري
مهرت به جانم زد شرر
شد شعله ور درونم
چون حلقه حلقه
زلف تو سلسله جنونم
نه صبوري در دل مارا
نه پيامي از تـو يارا
شده دل پابست مويت
نرود به رهي جز كويت
چه شود از روي ياري
ز دل تنگم ياد آري
درشب هجران ماه مني
ليلي مجنون خواه مني
مهرت به جانم زد شرر
شد شعله ور درونم
چون حلقه حلقه
زلف تو سلسله جنونم
چه كنم اي ماه تابان
زغمت درشام هجران
چه كنم زغمت چون سازم
شده بسته ره پروازم
چه شود بـه برم بازآيي
پر و بال دلم بگشايي
شب همه شب
در تاب و تبم
آمده بي تو جان به لبم
مهرت به جانم زد شرر
شد شعله ور درونم
چون حلقه حلقه
زلف تو سلسله جنونم
در بوستان شادی
هركس به چيدن گل
آن گل كه نشكنندش
در بوستان من کو
در بوستان من کو
من مهربان ندارم
نامهربان من کو
نامهربان من کو
جانان من سفر كرد
با او برفت، جانم
باز آمدن از ايشان
پيداست آن من كو
پيداست آن من كو
من مهربان ندارم
نامهربان من کو
نامهربان من کو