دانلود آهنگ علی سورنا به نام بادهای وحشی
Download Music Ali Sorena - Badhaye Vahshi
ترانه سرا: علی سورنا
تنظیم کننده: فرشاد
تاریخ انتشار: 1403/12/2
تعداد بازدید: 30
متن آهنگ علی سورنا - بادهای وحشی
[قسمت ۱]
تو گرگ و میش شهر زوزه بادهای وحشی
تو سکوت بلوکهای سرد بیآغوش
سازههای آهن خاموش
صدای شلیک محکم
جر میده سکوت دلگیر لکنت رو
پنجرههای بیمیل میشه روشن
پر میشه جمعیت ذوق و همهمه
پر از بهت و خبر
سُره حقیقت و سسته منظره
زیر روایت پشت پنجره
ادامه داره روایت سست قتل
همه سکوتی که خورده شهر شب
با هزار دهن مرده تهش صبح
بالا میاره با یه عق تلخ
[پل]
این قصه نو یه قتله
بعد دکور کشف
قاتل حقیقت رو سپرد به مقتول
و مقتول اون رو سپرد به قبر
[قسمت ۲]
میگذره زمان با سیری که ثابته
پلیس پیگیر قاتل
مجرم محکمه است اگه زبونش بگیره شاهد
مختومه کردن به دروغ قتل رو
تا زبون اشاره رو شنود ترسوند
کوروکی جنازه رو کشیدن
تا دور محل حادثه رو یه ورود ممنوع
[پل]
میزنن طبل و بعد کل
سیاهپوشهای محکمه
می شن دست رو از کتف
شاه قتل همه
شاه قتل همه
شاه قتل همه
[قسمت ۳]
شهر یخ زده فردا لای مه دود میدید غلیظ
تیکههای پوسیده مردمی
که میخوردن به هم میریخت زمین
از رعشههای مدام یه شهر
تو زجههای مذابش
میریزه به خارش
تو لتههای جذامش
میرسه به سوز مردن
فرزند نفوذ قدرت
تو سکس یه شهر و معشوقه مرگ
رو لباس عروس مردهاش
این بغض یه سوز کهنهست
امتداد روز مردهست
میبلعه رویش رو مرگ
زیر این زمین یه گور کهنهست
[پایانی]
ارتش نوزادان از ته کوچه
با حمل تابوت یک شهر
تابوت یک شهر
تابوت یک شهر
قامت مرده و خورده
به جذام صد سیاهپوش نفرت
سیاه پوش نفرت
سیاه پوش نفرت
تو گرگ و میش شهر زوزه بادهای وحشی
تو سکوت بلوکهای سرد بیآغوش
سازههای آهن خاموش
صدای شلیک محکم
جر میده سکوت دلگیر لکنت رو
پنجرههای بیمیل میشه روشن
پر میشه جمعیت ذوق و همهمه
پر از بهت و خبر
سُره حقیقت و سسته منظره
زیر روایت پشت پنجره
ادامه داره روایت سست قتل
همه سکوتی که خورده شهر شب
با هزار دهن مرده تهش صبح
بالا میاره با یه عق تلخ
[پل]
این قصه نو یه قتله
بعد دکور کشف
قاتل حقیقت رو سپرد به مقتول
و مقتول اون رو سپرد به قبر
[قسمت ۲]
میگذره زمان با سیری که ثابته
پلیس پیگیر قاتل
مجرم محکمه است اگه زبونش بگیره شاهد
مختومه کردن به دروغ قتل رو
تا زبون اشاره رو شنود ترسوند
کوروکی جنازه رو کشیدن
تا دور محل حادثه رو یه ورود ممنوع
[پل]
میزنن طبل و بعد کل
سیاهپوشهای محکمه
می شن دست رو از کتف
شاه قتل همه
شاه قتل همه
شاه قتل همه
[قسمت ۳]
شهر یخ زده فردا لای مه دود میدید غلیظ
تیکههای پوسیده مردمی
که میخوردن به هم میریخت زمین
از رعشههای مدام یه شهر
تو زجههای مذابش
میریزه به خارش
تو لتههای جذامش
میرسه به سوز مردن
فرزند نفوذ قدرت
تو سکس یه شهر و معشوقه مرگ
رو لباس عروس مردهاش
این بغض یه سوز کهنهست
امتداد روز مردهست
میبلعه رویش رو مرگ
زیر این زمین یه گور کهنهست
[پایانی]
ارتش نوزادان از ته کوچه
با حمل تابوت یک شهر
تابوت یک شهر
تابوت یک شهر
قامت مرده و خورده
به جذام صد سیاهپوش نفرت
سیاه پوش نفرت
سیاه پوش نفرت