دانلود آهنگ علی سورنا به نام میخونیم واسه طاغیا
Download Music Ali Sorena - Mikhoonim Vase Taghia
ترانه سرا: علی سورنا
تنظیم کننده: پویار
تاریخ انتشار: 1403/12/3
تعداد بازدید: 50
متن آهنگ علی سورنا - میخونیم واسه طاغیا
[قسمت ۱]
ما اسم رمز رسیدن به
بهاریم تو دل زمستون
بنوش با مرده های زنده ات
زنده مرده هات رو بده بره به گورستون
به جای ناله بی باورت
توی دنیای ویرانگرت
بجنگ با هر شکل سلطه
باور کن جنگ ما تو خاک بی داوره
که منزوی خمه
واسه حقش و سهمش
اما دستها میگیرن
همین فهم من از جنگه
که رحمی ندارن به تن پاره ها
ما رحمی نمیکنیم به لجاره ها
ما تنها به گا رفتیم
همراه به گا میدیم
هر کی با هر لباس هر جا بخواد
درد باور رو به دود نخ سیگار غروب
زدی تو وجودت تو خونه تو سرودت
با خون خوابیدی بیدار با سوت اتوبوس
اما به زخم هات ترحم نکن نه
نه به جنون غرق به خون
نه به زور نه به پول
نه به دروغ رنگی نور
نه به هیچکی ترحم نکن
من از کف خیابون دیدن اصل رو تهش
اینا میخوان برعکس کننت
تا با ترس هات وصل کننت
تا با چسب گناه یکدست کننت
ولی قدرت ما زیاده من های چفت
از خودش تا هر جاکشش
دیدش رو عوض کن با سر جای خشم
می زنه با کله بزن پا چشش ..
[همخوان]
می خونیم واسه طاغیا
اونا که اخراج شدن از شهر لاشیا
تو این زمانه طوفان پوچی
ادامه دادن ما یعنی باور به ابتدا
می خونیم واسه طاغیا
اونا که اخراج شدن از شهر لاشیا
تو این زمانه طوفان پوچی
ادامه دادن ما یعنی باور به ابتدا
[قسمت ۲]
جمعه جمع جاکشا تو مجلس میش
ما با گرگا می جنگیدیم تو با ما ضد چی؟
فاشیست ترسوی بی ریشه
به درد میگی ناله به نقد میگی کلیشه
روشنه حدمون با اتکا به مرزت
تعهدی که نیست قد ارتفاع قدت
ساده ردت روشنه از خط خون
از تهوع بعد میل استفراغ جدت
اونکه باید اجازه بگیره
گه می خوره از آزادی یه جامعه میگه ها؟
ما باور داریمبه حرکت از پایین
حضرت بعدی رو بده تا جنازه بدیمبهت
من جریان طغیان خط خون رو زخمم
تو با عبا می سابی تاج سرنگون رو؟
فرزند جنگم از کف خون و فقر
شاید باید با شر شرتون روکمکرد
[همخوان]
می خونیم واسه طاغیا
اونا که اخراج شدن از شهر لاشیا
تو این زمانه طوفان پوچی
ادامه دادن ما یعنی باور به ابتدا
می خونیم واسه طاغیا
اونا که اخراج شدن از شهر لاشیا
تو این زمانه طوفان پوچی
ادامه دادن ما یعنی باور به ابتدا
می خونیم واسه طاغیا
اونا که اخراج شدن از شهر لاشیا
تو این زمانه طوفان پوچی
ادامه دادن ما یعنی باور به ابتدا
می خونیم واسه طاغیا
اونا که اخراج شدن از شهر لاشیا
تو این زمانه طوفان پوچی
ادامه دادن ما یعنی باور به ابتدا
چشات روببند وقتی هیچی نمی بینی
پشت این بت های پیچیده چیزی نیست
آینه ها پر از گرد وغبار سلطه ان
اونی که هستی بزرگ تره از چیزی که می بینی
چشات روببند وقتی هیچی نمی بینی
پشت این بت های پیچیده چیزی نیست
آینه ها پر از گرد وغبار سلطه ان
اونی که هستی بزرگ تره از چیزی که می بینی
ما اسم رمز رسیدن به
بهاریم تو دل زمستون
بنوش با مرده های زنده ات
زنده مرده هات رو بده بره به گورستون
به جای ناله بی باورت
توی دنیای ویرانگرت
بجنگ با هر شکل سلطه
باور کن جنگ ما تو خاک بی داوره
که منزوی خمه
واسه حقش و سهمش
اما دستها میگیرن
همین فهم من از جنگه
که رحمی ندارن به تن پاره ها
ما رحمی نمیکنیم به لجاره ها
ما تنها به گا رفتیم
همراه به گا میدیم
هر کی با هر لباس هر جا بخواد
درد باور رو به دود نخ سیگار غروب
زدی تو وجودت تو خونه تو سرودت
با خون خوابیدی بیدار با سوت اتوبوس
اما به زخم هات ترحم نکن نه
نه به جنون غرق به خون
نه به زور نه به پول
نه به دروغ رنگی نور
نه به هیچکی ترحم نکن
من از کف خیابون دیدن اصل رو تهش
اینا میخوان برعکس کننت
تا با ترس هات وصل کننت
تا با چسب گناه یکدست کننت
ولی قدرت ما زیاده من های چفت
از خودش تا هر جاکشش
دیدش رو عوض کن با سر جای خشم
می زنه با کله بزن پا چشش ..
[همخوان]
می خونیم واسه طاغیا
اونا که اخراج شدن از شهر لاشیا
تو این زمانه طوفان پوچی
ادامه دادن ما یعنی باور به ابتدا
می خونیم واسه طاغیا
اونا که اخراج شدن از شهر لاشیا
تو این زمانه طوفان پوچی
ادامه دادن ما یعنی باور به ابتدا
[قسمت ۲]
جمعه جمع جاکشا تو مجلس میش
ما با گرگا می جنگیدیم تو با ما ضد چی؟
فاشیست ترسوی بی ریشه
به درد میگی ناله به نقد میگی کلیشه
روشنه حدمون با اتکا به مرزت
تعهدی که نیست قد ارتفاع قدت
ساده ردت روشنه از خط خون
از تهوع بعد میل استفراغ جدت
اونکه باید اجازه بگیره
گه می خوره از آزادی یه جامعه میگه ها؟
ما باور داریمبه حرکت از پایین
حضرت بعدی رو بده تا جنازه بدیمبهت
من جریان طغیان خط خون رو زخمم
تو با عبا می سابی تاج سرنگون رو؟
فرزند جنگم از کف خون و فقر
شاید باید با شر شرتون روکمکرد
[همخوان]
می خونیم واسه طاغیا
اونا که اخراج شدن از شهر لاشیا
تو این زمانه طوفان پوچی
ادامه دادن ما یعنی باور به ابتدا
می خونیم واسه طاغیا
اونا که اخراج شدن از شهر لاشیا
تو این زمانه طوفان پوچی
ادامه دادن ما یعنی باور به ابتدا
می خونیم واسه طاغیا
اونا که اخراج شدن از شهر لاشیا
تو این زمانه طوفان پوچی
ادامه دادن ما یعنی باور به ابتدا
می خونیم واسه طاغیا
اونا که اخراج شدن از شهر لاشیا
تو این زمانه طوفان پوچی
ادامه دادن ما یعنی باور به ابتدا
چشات روببند وقتی هیچی نمی بینی
پشت این بت های پیچیده چیزی نیست
آینه ها پر از گرد وغبار سلطه ان
اونی که هستی بزرگ تره از چیزی که می بینی
چشات روببند وقتی هیچی نمی بینی
پشت این بت های پیچیده چیزی نیست
آینه ها پر از گرد وغبار سلطه ان
اونی که هستی بزرگ تره از چیزی که می بینی