با تو دوباره جوونم با اینکه روحم موهاش سفیده
من اون رز مرده ام که نور تو برگاش تابیده
تو چشات پناه من بی پناه و جا میده
چشام نمیبینه دیگه چیزی و تا دیدت
با تو دوباره جوونم با اینکه روحم موهاش سفیده
من اون رز مرده ام که نور تو برگاش تابیده
تو چشات پناه من بی پناه و جا میده
چشام نمیبینه دیگه چیزی و تا دیدت
آهنگ «با تو» با صدای مهیار، در نگاه اول یک عاشقانه ساده و احساسیست؛ اما وقتی بیشتر به فضا، ریتم و نوع بیان توجه میکنیم، مخاطب بهوضوح با یک حس آشنا روبهرو میشود. این همان جاییست که مهیار بهنوعی با هوشمندی، حالوهوای آثار احساسی امیر تتلو را در ذهن مخاطب تداعی میکند؛ بیآنکه مستقیم به آن اشاره کند یا چیزی را کپی کند.
نه ملودی کار تکراریست، نه ترانه از جایی وام گرفته شده، اما ریتم، فضاسازی و انتخاب واژهها طوری طراحی شدهاند که مخاطب را ناخودآگاه ببرد به حال و هوای قطعاتی مثل «با تو»، «تیمار» و حتی «من باهات قهرم» یا «نگو نمیتونی». اینجا مهیار، یک بازی ذهنی هنرمندانه انجام داده:
انگار این آهنگ، خطاب به تتلو خونده شده؛ یک جور گفتوگوی غیرمستقیم، پر از احترام، علاقه و تأثیرپذیری.
وقتی در بخشی از ترانه میشنویم:
«من اون رز مردهم که نور تو برگاش تابیده»
یا:
«منو تیمار میکنی، شدی قرص خواب من»
اینها فقط واژه نیستند؛ اینها کدهایی هستند که ذهن مخاطب تتلویی را قلقلک میدهند. حتی اسم آهنگ هم – «با تو» – آگاهانه انتخاب شده تا ناخودآگاه، ذهن شنونده را به سمت همان آهنگ معروف تتلو ببرد، ولی این بار با نگاهی از زاویهای دیگر.
اما مهمترین نکته این است که همهٔ ترانه، ملودی و اجرای این آهنگ از خود مهیار است. تقلیدی در کار نیست، بلکه یک نوع «ادای احترام با امضای شخصی» اتفاق افتاده. آهنگی که با تمام وابستگیاش به حس و حال تتلو، کاملاً روی پای خودش ایستاده.