دانلود آهنگ صفیر به نام عشقی
Download Music Safir - Eshghi
ترانه سرا: صفیر
آهنگساز: Bob Karimz
تنظیم کننده: سعید دهقان
تاریخ انتشار: 1403/12/16
تعداد بازدید: 18404
متن آهنگ صفیر - عشقی
[همخوان]
خودتی افتادی به جونم مثل خوره؟
خودتی که با نبودنش قصه شده؟
همینه افتادم دنبالت هی لک و لک
همینه منتظرتم پا تلفنه
خودتی افتادی به جونم مثل خوره؟
خودتی که با نبودنش قصه شده؟
همینه افتادم دنبالت هی لک و لک
همینه منتظرتم پا تلفنه
[قسمت ۱]
پا میشم از جام
باز میخوابم درجا
گاییدنم حرفات که
کردم چتات دلیلت
مگه چند متر اتاقم که
ساعتم نشون میده
پیاده روی کردم
به پلوتو از ماه
نبودی نوشتم در وصفت شعر
ل ل ل ل ل ل با رسم شکل
از روی اسمت پر کردم
چندتا صدبرگ
من و به تو میشناختنم هرجا رفتم
خودخوری میکنم سیرم
چون تویی میخورم
میگن میفته از سرت
تورو هیچ میکنن پیشم
لاشیا نمیفهمن چیزی از عشق
فقط این حال بد و
هی می کنن کیری ترش
اگه میشد یه تقویم جدید باهات نوشت
شاید همون جاها
همون کارا رو میخواست دلت
ذات رفتن و ذات نبودنت میاد بهت
ذات اومدنت یا تو جا بود یا خیاله، حیف
[همخوان]
خودتی افتادی به جونم مثل خوره؟
خودتی که با نبودنش قصه شده؟
همینه افتادم دنبالت هی لک و لک
همینه منتظرتم پا تلفنه
خودتی افتادی به جونم مثل خوره؟
خودتی که با نبودنش قصه شده؟
همینه افتادم دنبالت هی لک و لک
همینه منتظرتم پا تلفنه
[قسمت ۲]
میخواستم زود برم
دیدمش موندم
واستاده بینمون زمان
واستادم دورتر
میشه شمرد که چطور
میزنه توم نبض
زیرچشمی، لبخونی، فاصله، کمرویی
رد میشن آدما با سرعت کم از جلوت
شکارت میکنم فرصت بدن من تورو
سلام
پیِتم
پیگیر یه آدمم که باشه، باشه؟
همین جمله رو با خودم تکرار میکردم
تا یک تا دو پاشد رفت و منم
گفتم بهتره نمونم تا صبح اه
کاش هرجا رفتی من و با خودت میبردی
بدون تو هیچی نیستم خودت میگفتی
چجوری اسم من و تو تو ذهنت کشتی؟
کاش اینو یادم میدادی چرا گفتی درست نیست
حالا
[همخوان]
خودتی افتادی به جونم مثل خوره؟
خودتی که با نبودنش قصه شده؟
همینه افتادم دنبالت هی لک و لک
همینه منتظرتم پا تلفنه
خودتی افتادی به جونم مثل خوره؟
خودتی که با نبودنش قصه شده؟
همینه افتادم دنبالت هی لک و لک
همینه منتظرتم پا تلفنه
خودتی افتادی به جونم مثل خوره؟
خودتی که با نبودنش قصه شده؟
همینه افتادم دنبالت هی لک و لک
همینه منتظرتم پا تلفنه
خودتی افتادی به جونم مثل خوره؟
خودتی که با نبودنش قصه شده؟
همینه افتادم دنبالت هی لک و لک
همینه منتظرتم پا تلفنه
خودتی افتادی به جونم مثل خوره؟
خودتی که با نبودنش قصه شده؟
همینه افتادم دنبالت هی لک و لک
همینه منتظرتم پا تلفنه
خودتی افتادی به جونم مثل خوره؟
خودتی که با نبودنش قصه شده؟
همینه افتادم دنبالت هی لک و لک
همینه منتظرتم پا تلفنه
[قسمت ۱]
پا میشم از جام
باز میخوابم درجا
گاییدنم حرفات که
کردم چتات دلیلت
مگه چند متر اتاقم که
ساعتم نشون میده
پیاده روی کردم
به پلوتو از ماه
نبودی نوشتم در وصفت شعر
ل ل ل ل ل ل با رسم شکل
از روی اسمت پر کردم
چندتا صدبرگ
من و به تو میشناختنم هرجا رفتم
خودخوری میکنم سیرم
چون تویی میخورم
میگن میفته از سرت
تورو هیچ میکنن پیشم
لاشیا نمیفهمن چیزی از عشق
فقط این حال بد و
هی می کنن کیری ترش
اگه میشد یه تقویم جدید باهات نوشت
شاید همون جاها
همون کارا رو میخواست دلت
ذات رفتن و ذات نبودنت میاد بهت
ذات اومدنت یا تو جا بود یا خیاله، حیف
[همخوان]
خودتی افتادی به جونم مثل خوره؟
خودتی که با نبودنش قصه شده؟
همینه افتادم دنبالت هی لک و لک
همینه منتظرتم پا تلفنه
خودتی افتادی به جونم مثل خوره؟
خودتی که با نبودنش قصه شده؟
همینه افتادم دنبالت هی لک و لک
همینه منتظرتم پا تلفنه
[قسمت ۲]
میخواستم زود برم
دیدمش موندم
واستاده بینمون زمان
واستادم دورتر
میشه شمرد که چطور
میزنه توم نبض
زیرچشمی، لبخونی، فاصله، کمرویی
رد میشن آدما با سرعت کم از جلوت
شکارت میکنم فرصت بدن من تورو
سلام
پیِتم
پیگیر یه آدمم که باشه، باشه؟
همین جمله رو با خودم تکرار میکردم
تا یک تا دو پاشد رفت و منم
گفتم بهتره نمونم تا صبح اه
کاش هرجا رفتی من و با خودت میبردی
بدون تو هیچی نیستم خودت میگفتی
چجوری اسم من و تو تو ذهنت کشتی؟
کاش اینو یادم میدادی چرا گفتی درست نیست
حالا
[همخوان]
خودتی افتادی به جونم مثل خوره؟
خودتی که با نبودنش قصه شده؟
همینه افتادم دنبالت هی لک و لک
همینه منتظرتم پا تلفنه
خودتی افتادی به جونم مثل خوره؟
خودتی که با نبودنش قصه شده؟
همینه افتادم دنبالت هی لک و لک
همینه منتظرتم پا تلفنه
خودتی افتادی به جونم مثل خوره؟
خودتی که با نبودنش قصه شده؟
همینه افتادم دنبالت هی لک و لک
همینه منتظرتم پا تلفنه
خودتی افتادی به جونم مثل خوره؟
خودتی که با نبودنش قصه شده؟
همینه افتادم دنبالت هی لک و لک
همینه منتظرتم پا تلفنه