دانلود آهنگ حسین قوامی
تو ای پری کجایی
Download Music Hossein Ghavami
To Ey Pari Kojaei
تاریخ انتشار: 1399/10/7
تعداد بازدید: 802
متن آهنگ حسین قوامی - تو ای پری کجایی
شبی که آوای نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لبه چشمه رسیدم
نشانه ای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
من همه جا پی تو گشته ام
از مه مهر نشان گرفته ام
بوی ترا زگل شنیده ام
دامن گل از آن گرفته ام
تو ای پری کجایی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان،دری نمی گشائی
دل من سرگشته تو نفسم آغشته تو
به باغ رویاها چو گلت بویم
بر آب و آئینه چو مهت جویم
تو ای پری کجایی
در این شب یلدا ز پی ات پویم
به خواب و بیداری سخنت گویم
تو ای پری کجائی
مه و ستاره درد من میداند
که همچو من پی تو سرگرداند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو گل وا شو
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
شبی که آوای نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لبه چشمه رسیدم
نشانه ای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
من همه جا پی تو گشته ام
از مه مهر نشان گرفته ام
بوی ترا زگل شنیده ام
دامن گل از آن گرفته ام
تو ای پری کجایی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
دل من سرگشته تو نفسم آغشته تو
به باغ رویاها چو گلت بویم
بر آب و آئینه چو مهت جویم
تو ای پری کجائی
در این شب یلدا ز پی ات پویم
به خواب و بیداری سخنت گویم
تو ای پری کجائی
مه و ستاره درد من میداند
که همچو من پی تو سرگرداند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو گل وا شو
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
شبی که آوای نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لبه چشمه رسیدم
نشانه ای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
من همه جا پی تو گشته ام
از مه مهر نشان گرفته ام
بوی ترا زگل شنیده ام
دامن گل از آن گرفته ام
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
دل من سرگشته تو نفسم آغشته تو
به باغ رویاها چو گلت بویم
بر آب و آئینه چو مهت جویم
تو ای پری کجایی
در این شب یلدا ز پی ات پویم
به خواب و بیداری سخنت گویم
تو ای پری کجائی
مه و ستاره درد من میداند
که همچو من پی تو سرگرداند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو گل وا شو
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
شبی که آوای نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لبه چشمه رسیدم
نشانه ای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
من همه جا پی تو گشته ام
از مه مهر نشان گرفته ام
بوی ترا زگل شنیده ام
دامن گل از آن گرفته ام
تو ای پری کجایی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی
دل من سرگشته تو نفسم آغشته تو
به باغ رویاها چو گلت بویم
بر آب و آئینه چو مهت جوی
تو ای پری کجایی
در این شب یلدا ز پی ات پویم
به خواب و بیداری سخنت گویم
تو ای پری کجایی
مه و ستاره درد من میداند
که همچو من پی تو سرگرداند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو گل وا شو
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لبه چشمه رسیدم
نشانه ای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
من همه جا پی تو گشته ام
از مه مهر نشان گرفته ام
بوی ترا زگل شنیده ام
دامن گل از آن گرفته ام
تو ای پری کجایی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان،دری نمی گشائی
دل من سرگشته تو نفسم آغشته تو
به باغ رویاها چو گلت بویم
بر آب و آئینه چو مهت جویم
تو ای پری کجایی
در این شب یلدا ز پی ات پویم
به خواب و بیداری سخنت گویم
تو ای پری کجائی
مه و ستاره درد من میداند
که همچو من پی تو سرگرداند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو گل وا شو
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
شبی که آوای نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لبه چشمه رسیدم
نشانه ای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
من همه جا پی تو گشته ام
از مه مهر نشان گرفته ام
بوی ترا زگل شنیده ام
دامن گل از آن گرفته ام
تو ای پری کجایی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
دل من سرگشته تو نفسم آغشته تو
به باغ رویاها چو گلت بویم
بر آب و آئینه چو مهت جویم
تو ای پری کجائی
در این شب یلدا ز پی ات پویم
به خواب و بیداری سخنت گویم
تو ای پری کجائی
مه و ستاره درد من میداند
که همچو من پی تو سرگرداند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو گل وا شو
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
شبی که آوای نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لبه چشمه رسیدم
نشانه ای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
من همه جا پی تو گشته ام
از مه مهر نشان گرفته ام
بوی ترا زگل شنیده ام
دامن گل از آن گرفته ام
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
دل من سرگشته تو نفسم آغشته تو
به باغ رویاها چو گلت بویم
بر آب و آئینه چو مهت جویم
تو ای پری کجایی
در این شب یلدا ز پی ات پویم
به خواب و بیداری سخنت گویم
تو ای پری کجائی
مه و ستاره درد من میداند
که همچو من پی تو سرگرداند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو گل وا شو
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
شبی که آوای نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لبه چشمه رسیدم
نشانه ای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی
من همه جا پی تو گشته ام
از مه مهر نشان گرفته ام
بوی ترا زگل شنیده ام
دامن گل از آن گرفته ام
تو ای پری کجایی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمیگشائی
دل من سرگشته تو نفسم آغشته تو
به باغ رویاها چو گلت بویم
بر آب و آئینه چو مهت جوی
تو ای پری کجایی
در این شب یلدا ز پی ات پویم
به خواب و بیداری سخنت گویم
تو ای پری کجایی
مه و ستاره درد من میداند
که همچو من پی تو سرگرداند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو گل وا شو
تو ای پری کجائی که رخ نمی نمائی
از آن بهشت پنهان دری نمی گشائی